سبک زندگی اسلامی با سبک زندگی غربی تفاوت ریشه ای وبنیادین دارد.سبک زندگی اسلامی در اهداف ومبانی والگو ومدل و...با سبک زندگی غربی تفاوت جوهری دارد.زندگی ایمانی وتمدن اسلامی مبتنی برتوحید است در حالیکه زندگی غربی مبتنی بر اومانیسم(انسان محوری یا به تعبیر بهترانسان خدایی ) وسکولاریسم(فاتحه دین راخواندن،جدایی دین از زندگی) است.هدف از زندگی اسلامی "خدایی شدن" است ولی در مدل غربی هدف روشن ومشخصی تعریف نشده وبر اساس نیهیلیسم (پوچ گرایی) است.در اسلام علاوه بر ارائه مدل وبرنامه،الگوهای مشخصی هم معرفی شده که پیامبر(ص) واهل بیت(ع)بهترین الگو وراهنماومربی زندگی هستندولی در زندگی غربی وسکولار هیچ الگوی کاملی وجود ندارد.اسلام برای همه امور زندگی حتی ریزترین مسائل-از حکومت داری گرفته تا مسائل جنسی وزناشویی-وازمهد الی اللحد برنامه دارد.قرآن کریم کاملترین برنامه وقانون ومدل زندگی است ولی در زندگی غربی چنین چیزی وجود ندارد.تمامی بدبختی های ما مسلمانان به خاطر دوری وعمل نکردن به اسلام وقران است .بعد از انقلاب هم هرجا ما به اسلام عمل کردیم پیشرفت جهشی داشتیم ولی هرجا عمل نکردیم عقب ماندیم.البته "پیشرفت" را هم بایستی "تعریف" کرد.پیشرفت یعنی میزان وصول به هدف."پیشرفت" با "توسعه" تفاوت بنیادین دارد.تقسیم کشورها به توسعه یافته ودر حال توسعه یا کشورهای پیشرفته و جهان سوم تقسیم بندی درستی نیست وبرای تحقیر کشورهای دیگر به ویژه کشورهای اسلامی است.تمدن اسلامی وغربی هردو مدیون اسلام عزیز هستند.تمدن غرب توسعه ظاهری خود را هم مدیون تمدن اسلامی است ودر مقطعی -به ویژه در دوره رنسانس- دانشمندان غربی با ترجمه از کتب اسلامی به علم دست پیدا کرده اند.تمدن غرب توانسته"آسایش"را برای انسانها به ارمغان بیاوردولی نتوانسته"آرامش"را برای غربی ها تامین کند.امروزه بیش از هرزمان دیگری در غرب استرس واضطراب وجود دارد.امروزه بیش از پنجاه درصد تخت های بیمارستانی در اوپا وامریکارا بیماران روانی اشغال کرده اند.تمدن غرب گوساله سامری عصرحاضر است که بی محتوا ولی پرسروصدا وجذاب است وظاهر زیبایی دارد وعده ای نابخرادانه آن را می پرستند.تمدن غرب در ابزار پیشرفت کرده نه در اهداف(هدف خلقت...).خداباوری ومعادباوری به زندگی انسان"آرامش"و"معنا" و"جهت" می بخشد واو را سمت خوبی رهنمون کرده واز کار بد باز می داردوجرم وجرایم را در جامعه ایمانی کم میکند.ولی در زندگی شیطانی وزندگی که خدا در ان نباشد وخدا در این نوع زندگی خدایی نکندهیچ دلیل منطقی برای کار خیر وپرهیز از کار بد وجود ندارد.بنا به دلایل فوق وهزاران دلیل دیگر زندگی ایمانی، برتر وبهتر از زندگی سکولار وغربی وشیطانی است. ...در زندگی توحیدی هم تعادل هست وهم تکامل ولی در زندگی سکولار نه تعادل هست ونه تکامل.در زندگی ایمانی نگرش حداکثری به دین وجود دارد ولی در زندگی سکولار نگرش حداقلی ودین درحد نماز وروزه و...خلاصه می شود در حالیکه دین،همه اش دین است وبایستی به آن عمل کرد تا به کمال حقیقی رسید.در دین به عنوان برنامه خدایی ،جامعیت وکارامدی وجود دارد ولی در برنامه بشری جامعیت وکارامدی وجود ندارد.متاسفانه برخی در داخل به اقتصادلیبرال وکاپیتالیستی یا اقتصاد سویالیستی اعتقاد دارند ولی به اقتصاد اسلامی اعتقادی ندارند در حالیکه اقتصاد اسلامی کاملتر وجامعتر از آنهاست.همین طور مدیریت وسیاست و...
در جهان بینی اسلامی ربوبیت ومدیریت از آن خداست به همین دلیل امام خمینی(ره) می فرمود:"امریکا هیچ غلطی نمی توتند بکند"ولی متاسفانه عده ای ربوبیت را برای آمریکا واروپا قائلند وامریکا را کدخدای دنیا می دانندو درصدد سازش با او هستندکه با توحید منافات دارد وشرک خفی است.(البته کدخدا هم راضی نمی شود!!)در اندیشه توحیدی کدخدای عالم خداست.برخی چند کشور استکباری را به عنوان قدرت های جهانی وابرقدرت می نامند در حالیکه دردیدگاه توحیدی ابرقدرت خداست ولاغیر وابرقدرتی در عالم جزخدا نیست.همه قدرت ها از اوست(لاقوه الا بالله) واوست قادر مطلق ...اگر به فردی به خاطر پست ومقام وقدرت ظاهری اش احترام کنیم ودر مقابلش کرنش کنیم این رفتار شرک آلود است...در اندیشه توحیدی موثر حقیقی خداست وموثری در عالم جز خدا نیست (لاموثر فی الوجود الاالله)وهیچ حول وقوه ای نیست مگر باذن اللهوبه وسیله خدا(لاحول ولاقوه الا بالله)براساس همین نگاه توحیدی بود که امام راحل آرامش خاصی داشت ومی گفت:"خرمشهر را خدا آزاد کرد".مهم ترین عامل آرمش ایمان است.
برخی پول وپارتی وپررویی و...را حلال مشکلات می دانند در حالیکه در اندیشه توحیدی "حلال مشکلات خداست ولاغیر"...
در نگرش توحیدی رازقیت از آن خداست(لارازق الاالله)و روزی دهنده ای جز خدانیست.به قول حافظ"...برسرهرخوان که بنشستم خدا رزاق بود...اعتقاد به این نوع توحید باعث می شود که انسان در ورطه لقمه حرام نیفتد. اگر رشوه خواری ورباخواری وچاپلوسی وکم فروشی وکم انصافی وغش در معامله و.. در جامعه وجود دارد.اگر بعضی ها خمس وزکات خود را نمی پردازند.اگر عده ای به خاطر مشتری موقع اذان ونماز مغازه ی خود را نمی بندند.اگر برخی بازاری ها به خاطر جذب مشتری از زنان بزک کرده وترانه حرام استفاده می کنند.اگر برخی خانواده ها به خاطر ترس از روزی به یک یا دو فرزند راضی می شوندونسل را تحدید می کنند.(کنترل جمعیت قتل عام نوین شیعیان به دست خودشان است وطرحی است صهیونیستی!!).اگر برخی به افراد پولداروثروتمند بیشتر احترام می گذارند.اگر برخی از مسئولین از تحریم اقتصادی دشمنان می ترسند.ریشه در عدم ایمان به این نوع توحید است.ما به خدا اعتقاد داریم ولی اعتماد نداریم.ما باید از تحریم های الهی بترسیم واز گناهان خود خوف داشته باشیم که رزق را کم میکند.
برمبنای توحید، قانون وشریعت از آن خداست(لاحکم الا لله) وقانون باید مبتنی بر شریعت باشد.مهم ترین مشکل حقوق بشرغربی این است که مبتنی بر اومانسیم است به همین دلیل هم جنس بازی را مجاز می داند ولی سوال از هولوکاست را ممنوع !!!براساس توحید، ولایت از ان خداست وولایت پیامبر وائمه وولایت فقیه در طول ولایت خداست واطاعت از انها اطاعت از خدا.ولایت پدر ومادر بر فرزندان وولایت شوهر بر زن هم در طول ولایت خدا واطاعت از انها واجب ودر طول ولایت الله...متسفانه برخی به ولایت آمریکاواروپا تن داده اند!
در اندیشه توحیدی فقط وفقط باید خدا را از خود راضی کنیم وبه فکر راضی کردن خالق باشیم نه مخلوق...اگر عده ای به فکر راضی کردن امریکا هستند.اگر برخی به خاطر رضایت غربی ها احکام قطعی اسلام مثل قصاص واعدام وقانون ارث و...را زیر سوال می برند.اگر برخی حاضرندبرسرحقوق هسته ای وداشته های ما را به خاطر رضایت آمریکا واروپا معامله کنند.(البته مسئله هسته ای وحقوق بشر وموشک های بالستیک وحمایت از تروریسم و...بهانه است,مسئله اصلی آنها اسلام سیاسی وانقلابی است) اگر بعضی مسئولین ما تلویحا اسرائیل را به رسمیت می شناسند وبا رئیس جمهور آمریکا ارتباط تلفنی برقرار می کنندودر مقابل توهین آنها به ملت عزیز ایران سکوت می کنند.اگردر مقابل دشمنان قسم خورده اسلام وانقلاب نرمش ذلیلانه نشان میدهند.به خاطر دوری از توحید است وشرک در رضایت...زندگی ما باید خداپسند باشد نه مردم پسند...رفتار وگفتار ومدل لباس وظاهروباطن وعروسی وحجاب و...باید براساس رضایت الله باشد نه رضایت دیگران؛ که عزت وذلت دست خداست نه دیگران...زندگی توحیدی برمبنای رضایت خداست نه دیگران...
خداباوری اساس خوباوری است وکسانی که می خواهند خودباوری را در جوانان تقویت کنند ابتدا بایستی خداباوری را در آنها تقویت نمایند.راز خودباوری کم نظیر امام راحل، در خداباوری وتوحیدناب ایشان بود.... مهمترین فلسفه توسل طی مراتب توحیداست وبدون توسل به پیامبر واهل بیت نمی توان مراتب توحید را طی کرد ... اساس خودسازی توحید است .ریا ونفاق ودروغ وتکبر وطمع وحسد و...ریشه در ضعف توحید دارد.انسان موحد برای غیر خدا کاری را انجام نمی دهدوهمه کارهایش را برای خدا انجام می دهدو"اخلاص" در زندگی او موج می زند.انسان توحیدی خدا همواره صادق است چراکه درجهان بینی توحیدی همه کاره خداست ودیگران هیچ کاره اند...محبوب حقیقی خداست(هوالمحبوب) ونماز عشقبازی باخدا.انسان موحد محبت غیر خدارا دردل راه نمی دهد ومحبت به پیامبر واهل بیت ومومنین راهم در طول محبت خدا می داند.محبت هیچ چیز وهیچ کس را در عرض محبت خدا قرار نمی دهد...اساس اتحاد،ایمان است وراز توحید کلمه،کلمه توحید...
برچسبها: سبک زندگی توحیدی واسلامی